امام حسين (ع) مظهر صفات پسنديده و كمالات نفسانى، و در همه جهات اخلاقى، نمونه كامل رسولالله (ص) بود. اينك شمّهاى از رفتار و مكارم اخلاقى آن حضرت:
الف- عبادت و ارتباط با خدا
با آنكه ائمّه (ص)، معصوم و مصون از هرگونه لغزش و خطا بودند، امّا بيش از همه از خدا خوف داشتند وبه عبادت و خضوع و خشوع در پيشگاه حضرت حق مىپرداختند.
پيشواى سوّم (ع) آن چنان از نعمتهاى دنيا ولذّتهاى مادّى دل كنده و غرق در عبادت و نيايش پروردگار شدهبودكهوقتى بهامام «زينالعابدين (ع)» گفته شد: فرزندان پدرت چه اندكند؟ فرمود: «من در شگفتم كه او چگونه صاحب فرزند شد، و حال آنكه در شبانه روز هزار ركعت نماز مىخواند. (كسى كه وقت او چنين پر بود) كجا فرصت آن داشت كه به زنان بپردازد؟» «۱»
امام (ع) با قرآن و دعا انس خاصّى داشت و از تلاوت آيات الهى و مناجات با پروردگار بيش از هر چيز ديگر لذّت مىبرد. حتّى در شب عاشورا و درآن لحظات حسّاس، لذت بخشترين عمل براى آن حضرت، عبادت و تلاوت قرآن و نيايش با پروردگار بود. از اين رو آن شب را از دشمن مهلت خواست تا لحظاتى بيشتر با خداى خويش مناجات كند و فرمود: «خدا مىداند كه من نماز و تلاوت قرآن و دعاى زياد و استغفار را دوست مىدارم.» «۲»
پيشواى سوم (ع) ۲۵ بار پياده به حج رفت «۳» و در مواقف مختلف اين كنگره عبادى سياسى، به دعا و نيايش مىپرداخت. دعاى مبارك «عَرَفَه» كه دريايى از عرفان، توحيد و ديگر معارف اسلامى در آن موج مىزند، نمونه بارزى از نيايشهاى آن حضرت است.»
ب- تواضع و فروتنى
افرادى كه داراى روح قدسى و ملكوتى هستند، متواضع و فروتناند. و امام معصوم كه نمونه عالى انسانيّت و روح قدسى و ملكوتى است، الگوى تواضع مىباشد.
امام حسين (ع) همچون پدرش اميرمؤمنان (ع) نسبت به مردم مسلمان، به ويژه محرومان و تهيدستان فروتن بود. روزى از جايى مىگذشت، چشمش به چند فقير افتاد كه تكّههاى نان خشكى را بر روى لباس خود ريخته مشغول خوردن هستند. امام (ع) بر آنان سلام كرد. آنان پاسخ سلام امام را دادند و آن حضرت را براى صرف غذا دعوت كردند. امام (ع) پذيرفت و در كنارشان نشست و از نانشان خورد و فرمود: «انَّ اللَّهَ لايُحِبُّ المُسْتَكْبِرينَ» «۴»
سپس فرمود: من دعوت شما را پذيرفتم. شما هم دعوت مرا اجابت كنيد و به خانه من بياييد. آنان برخاستند وبه خانه امام (ع) رفتند. امام (ع) به كنيز خود دستور داد هر چه درخانه موجود است براى ميهمانان بياورد. «۵»
ج- جود و بخشش
امام حسين (ع) همچون پدرش كانون جود و سخاوت و پناهگاه محرومان بود.
روزى امام (ع) به عيادت «اسامَةِبْنِ زَيْد» رفت. ديد وى پيوسته اظهار اندوه مىكند.
امام (ع) علت اندوهش را پرسيد.
- مبلغ شصت هزار درهم بدهكارم.
- پرداخت آن به عهده من.
- مىترسم اجلم فرا رسد و هنوز دينم ادا نشده باشد.
- پيش از مرگت پرداخت خواهم كرد.
سپس دستور داد بدهكاريش را ادا نمايند. «۶»
مردى باديه نشين به حضور امام (ع) رسيد و عرض كرد:
«اى فرزند رسول خدا! ديه كاملى بر عهده دارم و از پرداخت آن ناتوانم. با خود گفتم از بخشندهترين مردم تقاضاى كمك كنم. و كسى را بخشندهتر از خاندان پيامبر (ص) نديدم.»
امام (ع) از او سه سؤال كرد و فرمود: «با پاسخ دادن هر سؤال يك سوّم خواستهات برآورده خواهد شد.»
مرد بيابان نشين، به پرسشهاى آن بزرگوار پاسخ داد. امام (ع) كيسهاى حاوى هزار دينار- به ضميمه انگشتر خويش كه نگين آن دويست درهم ارزش داشت- به وى بخشيد و فرمود: «با اين پول دينت را بپرداز و با پول انگشتر، هزينه زندگىات را فراهم ساز.»
اعرابى در حالى كه با خرسندى از خدمت امام (ع) باز مىگشت اين آيه را بر لب داشت: «اللَّهُ اعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهْ.». خدا داناتراست كه رسالت خود را كجا قرار دهد. «۷»
د- عطوفت و مهربانى
پيشواى سوّم (ع) ازعطوفت و مهربانى خاصّى نسبت به انسانها برخوردار بود. حتى گاهى دشمنانش نيز از محبّت و عطوفت آن حضرت بهرهمند مىشدند. «حُرِّبْنِ يَزيدِ رياحى»- اوّلين فرمانده اعزامى «عُبَيداللَّهُ بْنِ زياد» بر سر راه امام حسين (ع)- با هزار نفر با امام (ع) برخورد كرد. نيروهاى تحت امر حرّ بر اثر گرما و تشنگى فراوان در معرض هلاكت بودند.
بزرگ منشى و عطوفت امام (ع) اجازه نداد كه آنان را به همان حال رها كند. بلكه به ياران خود دستور داد همه افراد دشمن را سيراب كنند، حتى به اسبهايشان نيز آب دهند. در اين جريان امام (ع) با دست مبارك خويش به برخى از سپاهيان حرّ، آب داد. «۸»
ه- شجاعت
شجاعت، واژهاى است كه با نام امام حسين (ع) پيوند خورده است. آن حضرت معلّم شجاعت و فداكارى، و اسوه قهرمانان تاريخ و آزادمردان روزگار به شمار مىآيد؛ زيرا روزگار به خود نديده است كه كسى با تعداد انگشت شمارى ياور، در برابر خيل عظيمى از دشمن بايستد و هر چه از جنگ بگذرد چهرهاش بر افروختهتر گردد.
امام حسين (ع) نه تنها با به شهادت رسيدن يارانش دچار ضعف و سستى نمىشد، بلكه همچون صاعقهاى كه از هرجا بگذرد، چيزى را باقى نمىگذارد؛ بر دشمن يورش مىبرد و در درياى جنگ شناور مىشد و از مرگ انديشه نمىكرد.
«عَقَّاد» در باره شجاعت «حسين بن على (ع)» مىنويسد: «شجاعت حسين (ع) صفتى است كه ظهور آن از مثل حسين غريب نيست؛ چون پيدايش شجاعت از حسين (ع) مانند پيدايش طلا از معدن طلاست. شجاعت فضيلتى است كه حسين (ع) آن را از پدران و نياكان خود به ارث برده و براى فرزندانش به ارث گذارده است ... در ميان فرزندان آدم كسى را نمىتوان يافت كه قلباً شجاعت و توانايى كارى را داشته باشد كه «حسين بن على (ع)» در «كربلا» انجام داد.» «۹»
امامحسين (ع) مظهر تمامى صفات پسنديده و سجاياى اخلاقى، همچون صبر و استقامت، رضا و تسليم در برابر حق، عزّت نفس و ... بودكه براى رعايت اختصار از بيان آنها صرف نظر كرديم.
پی نوشتها :
(۱)- تاريخ يعقوبى، ج ۲، ص ۲۴۷، العقدالفريد، ج ۵، ص ۱۳۳ و بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۹۶/
(۲)- الارشاد، مرحوم مفيد، ص ۲۳۰/
(۳)- العقد الفريد، ج ۵، ص ۱۳۳، و اسدالغابه، ج ۲، ص ۲۰/
(۴)- سوره نحل، آيه ۲۲/ در قرآن متن چنين است: انَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرينَ.
(۵)- بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۸۹/
(۶)- بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۸۹/
(۷)- مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۶۵/
(۸)- ر. ك. مقتل الحسين، خوارزمى، ج ۱، ص ۲۳۰/
(۹)- ابوالشهدا، ص ۷۱/ نشر: مطبعة السعد، مصر.
(تاريخ زندگانى امام حسين(ع)، ص: ۲۱)